سفارش تبلیغ
صبا ویژن






  • ازادی
    (دوشنبه 88/6/16:: 6:48 عصر)
  • احمد ح
    نمیشود گاهی ساکت ماند ،غروب را دید و دم از زیباییش نزد ،نمیشود فقر را دید و هیچ نگفت .
    نمیشود گرگها را دید و فکر نجات بره ها نبود.
    چگونه میشد که دیروز گرگها وبره ها جای خود را عوض شده می دیدند و برای گرگها دل می سوزاندند
    اما..........
    دیگر بازی گرگ و بره به انتهای خود رسیده و دست گرگها رو شده و من و تو میدانیم چه باید بکنیم
    امروز اخرین روز دنیاست اگر...............
    آزادی مرده باشد


    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • شکایت
    ای انس! بر شمار دوستان بیفزا، که آنان شفیع یکدیگرند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
  •  RSS 
  • خانه
  • شناسنامه
  • پست الکترونیک
  • ورود به مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 4806
    بازدید امروز : 7
    بازدید دیروز : 0

    ........... درباره خودم ...........
    شکایت
    احمد ح
    ........... لوگوی خودم ...........
    شکایت

    ..... فهرست موضوعی یادداشت ها.....
    خاطرات روزانه .
    ............. بایگانی.............
    تابستان 1388

    ..........حضور و غیاب ..........
    یــــاهـو
    ............. اشتراک.............
      ........... طراح قالب...........